Marvellous Marbles

 

یکی از زیباترین و سرگرم کننده ترین اختراعات یا ساخته های بشر، تیله ها هستند . شما رو نمیدونم، اما من به شدت دوستشون دارم.

گوی های شیشه ای رنگارنگ که وقتی توی نور بهشون نگاه میکنی، یک دنیا رنگ و زیبایی توشون می بینی. میتونی دقایق طولانی سرگرم بشی و دلت به اون همه قشنگی خوش بشه.  نیازی نیست حتما کم سن و سال و بچه باشی. میشه از همین زیبایی دم دست هم لذت ببری.

من که گاهی قربون صدقه شون هم میرم!

 

ای جااااااااااان

نظرات 6 + ارسال نظر
حمید سه‌شنبه 24 مهر 1386 ساعت 04:49 ب.ظ http://yahamid.blogfa.com

عالی.اینقدر من بچه که بودم یا بگویم بچه تر که بودم! به تیله‌هایی که دستم میرسید خیره می‌شدم که حد نداشت. درعالم تخیل از درون تیله‌ها چه دنیاهایی رو که نمی‌دیدم!
این پست پر از انرژی مثبته.

سلام علیکم

چقــــدر این کامنتتون خوشحال کننده است. به این میگن انرژی مثبت مضاعف.

اینها مال شما. ناقابل :)


http://i20.tinypic.com/selgtd.jpg

وفا سه‌شنبه 24 مهر 1386 ساعت 07:33 ب.ظ

من تیله ها رو که نگاه می کنم یه حس قلقلک توی گلوم به وجود میآد. واقعا ها!
انگار مثلا اینا آبنباتن و من دلم می خواد بخورمشون.
نگاهشون که می کنم انگار روی اون خط های قشنگشون دارم سر می خورم. مثل این کارتونا!
این حس هام ربطی به بزرگی و بچگی نداره.

سلام :)

آخی چه قشنگ! سر خوردن روی اون خطها! این یعنی رفتن توی تیله ها! الهی بگردم! :)

ولی تصور آب نبات یه کمی خطرناکه ها! یادمون باشه از دسترس بچه های زیر ۵-۴ سال دور نگهشون داریم. چون اگه اونها هم فک کنند اینا آب نباتند که خیلی نگران کننده میشه.

بهناز جمعه 27 مهر 1386 ساعت 02:22 ق.ظ

سلام
راستش منهم حس خاصی نسبت به تیله ها دارم این غلت خوردنشون به این راحتی و اینکه همیشه بچه که بودم یا به قول آقا حمید که بچه تر که بودم فکر میکردم اون چیز وسطشو که همیشه هم هماهنگی بسیار موزونی با رنگ تیله داره چطور بردن اون وسط :))

سلام

اِ ؟ تو هم؟ من همش از خودم می پرسیدم اینا چرا اینطوری سه برگی هستند؟ چرا سه تا؟ (پس چند تا؟!) اصلا اون تو هستند که چی؟

بزرگترین تیله ای که من دارم کمی از توپ پینگ پونگ کوچکتره! اینقدر نازه! :)

آلوچه شنبه 28 مهر 1386 ساعت 12:27 ق.ظ

منم بچه تر که بودم تیله جمع می کردم می بردم مدرسه تا هر پنج تاشو با یه لواشک عوض کنم! گفتنی است علاقه خاصی به تیله نداشتم !!

سلام خانم خانمها

علاقه ات به لواشک خاص تر بوده خب! P:

آلوچه شنبه 28 مهر 1386 ساعت 12:30 ق.ظ

یادم رفت بگم هیچ قلقلکی هم در هیچ جام به وجود نمیاد!
تازه علاوه بر این خیلی حرص می خوردم از دستش. چون خیلی قلقلی بود و هی سر می خورد می رفت این ور اون ور گم و گور می شد حرص منو در میاورد.
ــــــــــــــــ
یه گوشه نوشتم یادم نره: {تیله+لوازم التحریر}

تنها بدیش اینه که اگه بیفته روی قالی و نبینیش و روش راه بری کف پاهات خیلی درد میگیره. :(

گوشه ی ذهنم یادداشت کردم : لواشک! D:

آلوچه شنبه 28 مهر 1386 ساعت 12:31 ق.ظ

یه سر به آرشیو دی ماه ۸۵ بزن می فهمی! (دندون)

۱۰ ژانویه رو میفرمایید دیگه؟؟‌ D:

الهی بگردم! موووووووچ *****:

ممنون.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد