خوشا نوشتن

آخرش کار خودمو کردم!! بالاخره چشمامو بستم و دلم رو زدم به دریا! کاری کردم کارستان! از اون تصمیم ها که منتظر تایید یا تکذیب کسی نمیشی و اونچه که ذهن و دلت رو مشغول کرده به منصه ی ظهور میرسونی؛ دیگه صبر نمی کنی ببینی اوضاع و شرایط مناسب هست یا نه؛ فقط و فقط خواسته ی خودت مهمه و به خودت میگی:  هر چه بادا باد! 

 

چهارشنبه عصر از محل کارم رفتم خونه، وسایل خوشنویسی رو برداشتم و بی معطلی یکسره رفتم به محل کلاس خوشنویسی و ثبت نام کردم و نشستم منتظر تا نوبت درس گرفتنم بشه.

 استاد، یکی از اساتید خوشنویسی خود انجمن خوشنویسان ایرانه و بیشتر از پنجاه ساله که کار خوشنویسی انجام میده. یه آقای پیر بسیار خوش صحبت که همزمان با تدریس کلی هم خاطره های بامزه تعریف میکنه و  حروف و کلماتی که می نویسه و می نویسیم رو تعبیر وتفسیر میکنه. مثلا میگه : بالای این " ل " یه کمی کجه و به سمت شهرک غرب متمایل شده!   یا درباره ی سر قلم میگه :‌ " این طرف قلم رو میگن سر وحشی و این طرف سر انسی. بیچاره این طرف وحشی همه ی کارها رو انجام میده ها، ولی معلوم نیست چرا بهش میگن وحشی!؟ "

 

از اونهاست که براش فرقی نمیکنه مبتدی هستی یا سطح ممتازی. هر مدل سرمشق که دلش بخواد بهت میده. به قول خودش تحریر کلماتی مثل عشق، علی و غنچه، مردافکن هستند. برای شروع به جای یک سرمشق یک مصرعی، یک سرمشق مردافکن یک بیتی  " غنچـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه " دار  بهم داد و گفت:‌ " نترسی ها! اصلا نترس! ببینم چه میکنی!"  (بنده ی خدا بعد از دیدن مشقهای قبلی ام برای تشویق بهم گفت: برو تحقیق و پرس و جو کن:‌یکی از اجداد مادری یا پدری ات قطعا" خوشنویس بوده!!!! من؟؟!!!  اگه به فرض محال هم اینطور بوده باشه، میراث مزبور با غلظت بسیار رقیق شده به من رسیده!!!  )

 

خلاصه اینکه الحمدلله در شب تولد آقا امام رضا (ع) یه عیدی بزرگ گرفتم و اون فراهم شدن شرایطی بوده که بی ترس و نگرانی و با بیخیالی تمام، اون کاری که دوست داشتم رو انجام دادم!

 

 

نظرات 9 + ارسال نظر
[ بدون نام ] شنبه 3 آذر 1386 ساعت 02:53 ب.ظ http://26aban.blogsky.com

عالیه
تبریک میگم
کاش میشد همیشه همه در مورد هر موضوعی این جوری تصمیم بگیرن البته مثبت.

سلام

:) ممنون. انشالله شما هم بتونید تصمیمهای اساسی مثبت زیادی بگیرید و احساس رضایت کنید.

وفا شنبه 3 آذر 1386 ساعت 03:02 ب.ظ

احسنتم.
از عیدی که بهتون دادن انرژی مثبت گرفتم. خوش بر حالتان. که ما نیز عمری در حسرت قیژ قیژ قلم خوشنویسی هستیم. با این تفاوت که ذره ای از استعداد اجدادمان در خط درشت در هیچ درجه ای از غلظت بهمان نرسیده است!
استاد با ذوقی هم نصیب شده است.
خوشا بر احوالکم!

D: ممنون.

اون تشویق استاد رو جدی نگیر عزیز جان. تنها دلیلی که باور کردم، فقط مشقهای خواهرم بوده که بدون تمرین، خیلی خوب و قابل قبول می نویسه. (تعریف ازش نباشه. فقط محض توضیح عرض شد). اگه جد خوش نویسی هم داشتیم، برای اون ارث گذاشته.

انشالله تو هم از بهمن ماه به بعد (یا فوق فوقش بعد از تعطیلات عید) همینکارو میکنی. من که بعد از سالها رفتم دنبالش. تو هم میری . خیلی زود انشالله.

بهناز شنبه 3 آذر 1386 ساعت 09:25 ب.ظ

سالها پیش در دوره دبیرستان خطاطی را شروع کردم ولی حدود ده سالی میشود که دست به قلم نزدم.از ایران با خودم یک بسته لیقه و مرکب چین و قلمهایم که استادم برایم تراشیده بود آوردم تا شاید بار دیگر بنو یسم.این پست شما باعث شد که وسایل خطاطی را بر پا کنم ولی دستم یاری نمیکند فراموش کر ده ام مثل خیلی چیزهای دیگر ........

یعنی چی که دستم یاری نمیکنه؟!!! کسی که دوره ی خطاطی رو طی کرده که همچین اتفاقی برای دست هنرمندش نمیفته. ممکنه کمی احتیاج به دست گرمی داشته باشه. یعنی همین حالتی که شما دچارش شدی قربان شکلت.
چه کار خوبی کردی وسایل خوشنویسی رو برپا کردی. بسیار خوشمان آمد! :) هزار ماشالله و بارک الله و Brava!

پس به زودی زود یه نمونه از نوشته هاتو توی پست هات ببینیم ها. خوب؟ قول می گیرم.

[ بدون نام ] شنبه 3 آذر 1386 ساعت 10:48 ب.ظ http://26aban.blogsky.com

برای توصیه محبت آمیزت جوابی نوشتم.کاش به من هم می گفتی چه جور تحمل کردی

به قیمت آب شدنم تحمل کردم. به قیمت خود تحمل کردن. صیقل خوردن. انتظار کشیدن.... بی نتیجه.

کلبه دنج یکشنبه 4 آذر 1386 ساعت 12:19 ق.ظ http://cozy-cottage.blogfa.com

اووووووووووو
باریکلا به این همت
آفرین به این استاد
ایول به این اجداد !
ماشاء الله به این ذوق و قریحه و هنر
احسنت به آن خواهر !

:">

:)

:)

:">

:)

هی تشویق میشم. هی .... :">

کلبه دنج یکشنبه 4 آذر 1386 ساعت 12:20 ق.ظ http://cozy-cottage.blogfa.com

بالای لام کجا می ره؟؟؟؟؟؟
جان؟

D: خودم هم همون لحظه از خودم پرسیدم اگه کسی در شهرک غرب مشغول تحریر یه لام سرکج باشه چی میشه؟؟!

کلبه دنج یکشنبه 4 آذر 1386 ساعت 12:24 ق.ظ http://cozy-cottage.blogfa.com

منتظرم که به زودی پیشرفت های خوبی حاصل کنید که باعث ایجاد انگیزه و تشویق های مجدد برای روند سریعترتون بشه و کم کم ما رو هم تشویق کنید به این طور کارها.

چند ماه پیش منم رفتم واسه خودم قلم و دفتر و مرکب دان و دفتر سرمشق و اینها خریدم که بدون مربی بشینم تمرین کنم. اما نمی شه. متاسفانه فرصتش هم نیست که برم. خیلی دوست دارم. :(
یواشکی می نویسم فقط شما بخونین : خط درشتم افتضاحه. یعنی فرق قلم درشت با خیار رو توی دستم نمی دونم. یه بار کلاس پنجم فکر کنم قلم تو دستم گرفتم!

من که صبر نمی کنم پیشرفتی حاصل بشه بعد شماها رو تشویق کنم. همین الان تشویق میکنم. اتفاقا نمونه ی دستخط شما نشون میده که نه تنها اجدادتون، بلکه خودتون سرشار از استعداد و قریحه ی خدادادی هستید. تعجب میکنم که میگین خط درشتتون افتضاحه. یعنی با همون منطقی که این روزها آمپر چسبونده هم که اصلا جور در نمیاد! کسی که خط ریزش هزار ماشالله اینقدر قشنگه، قطعا با انحنا ها و حرکات خط روی کاغذ آشناست. مهم همون تشخیص درست ارتباط درست و منطقی بین اندازه هاست. که شما ازش کاملا بهره مندید الحمدلله.
اگه بدونید وقتی شروع کنید چه آرامش و احساس خوبی بهتون دست میده حتما هرطوری هست هفته ای یکی دوساعت زمان برای درس گرفتن و روزی نیم ساعت برای تمرین جور می کنید. بعدش همش منتظرید ساعت درس و تمرین برسه. بهتون قول میدم به جایی میرسید که روزی نیم ساعت تمرین هم تشنگی تون رو رفع نمیکنه.

میشه خواهش کنم درمورد انجامش فکر کنید؟ میشه؟ لطفا؟ :">

بهناز یکشنبه 4 آذر 1386 ساعت 05:59 ق.ظ

بازهم سلام
راستی این را برای دردل میگم دیشب که خواستم سر مشقی انتخاب کنم حافظ رو باز کردم این غزل آمد:
حجاب چهره جان میشود غبار تنم
خوشا دمی کز آن چهره پرده بر فکنم
التماس دعا

سلام عزیزم

انشالله که خیره. مبادا احساس تنهایی کنی. باور کن همه ی اونها که دوستت دارند همیشه به یادت هستند و تو رو در کنار خودشون می بینند. یکیش خود من. روزی نیست که چند بار باهات حرف نزنم و یادت نکنم.

محتاج دعا هستم. انشالله ذوالجلال و الاکرام دلت رو شاد و روحیه ات رو مثل همیشه قوی نگه داره. آمین.

رها یکشنبه 4 آذر 1386 ساعت 08:34 ق.ظ http://freed.blogfa.com

چقدر دلمان خواست ....

نقاشی
خطاطی
موسیقی

ای دریغ و حسرت و افسوس همیشگی!

دلتان درست خواسته. بهش گوش کنید.

خواستیم خدمت برسیم، سیستم همیشه مشکل دار بلاگفا اجازه ی ورود نداد. خدمت میرسیم انشالله.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد