توی راه تکمیل شناخت، به افرادی برخورد کردم که شناخت بهتر و کامل تر رو برام ممکن کردند و میکنند.
اما امروز وقتی تقویم رومیزی مو ورق زدم و طبق معمول هر صبح کاری، جمله ای از یکی از معصومین رو خوندم، مولا علی ( ع ) فرمود:
حق با شخصیت ها شناخته نمی شود، حق را بشناس تا اهل آن را بشناسی.
حالا چکار کنم؟ از کجا بفهمم کجام؟ چطور بفهمم کی همراه حقیقی بوده و کی نه؟ چطور شک کنم؟ چرا شک کنم؟ چرا شک کنم وقتی نتیجه اش الحمدلله مثبت بوده؟ نبوده؟ خدایا! بوده یا نبوده؟
چقدر توی این آشفته بازار به این حدیث احتیاج داستم.
ولی واقعاْ چطور میشه حق را شناخت؟
خودم هم خیلی فکرم درگیر این حدیث شد عزیزم. خدا خودش مثل همیشه تفضل کنه و دستمونو بگیره. آمین.
نگران بودن خیلی عالیه. این بنوعی همون مراقبه است.
حرف خودم رو نمیزنم بلکه از قول بزرگترهای راه میگم.
اونهایی که راه انسانیت رو طی کردهاند میفرمایند:
شیعه باید نگران خودش باشه، نه نا امید نا امید و نه مغرور به اینکه مورد عنایت صاحبانشه.
شک از مهمترین کارها است تا به یقین برسه. پله به پله، شک کنه. شک کنه پاهاش روی پله هست یانه و بعد که مطمئن شد بعدی و بعدی. البته وسواسی بودن توصیه شیطونه.
من این آخری رو تجربه کردهام زیاد!
با وجود همین شک هایی که می فرمایید، به وضوح حضورتون رو روی اون پله های بالایی می بینم. سفارش ما رو هم بکنید بی زحمت :)
اگه شیعه مریض شد و گفت: عشق است
اگه خوب بود ومیزون و شاد و سرحال و گفت: عشق است
اگه داشت و گفت: عشق است
اگه نداشت و گفت: عشق است.
اگه خوب برای صاحبش اشک ریخت و گفت: عشق است
و اگه اشکش رو گرفتند و مات شد و بعد به خودش اومد و فهمید چرا اینطوری شد و گفت: عشق است
این ها نشونهی در راه بودنه.
چقدر این قسمت " عشق است " رو دوست دارم. چقدر... خیلی بهم چسبید حمید آقا. دستتون درد نکنه :)
همراه آدم، اگه توصیه داشت با زبان و کردارش به عشق به اهل بیت خوبه و الا برای جرز دیوار هم زیاده. ممکنه یکی زبانی هم زیاد نگه ولی انسان باشه، انسان! این رو نمیگم.
اگه همراه خوب نبود و تونستیم، از او کناره بگیریم وگرنه باید کار اهل بیت رو پیشه کنیم:
امام حسن علیه السلام و همسرشون.
امام جواد و همسرش.
و و و و ....نمونه های رتبه یکی هستند برامون.
...
کناره گیری .... صبر ... انتظار ...
بماند.
خواهش میکنم اگه پلسخ میخواهید بدید به نظرم زیاد خودتون رو به زحمت نیندازید. برای یکیاش هم بنویسید کافیه.
فقط یه چیز دیگه:
دل صاف خیلی کمک میکنه به تشخیص راه از چاه.
آدمها هم مرتب تغییر میکنند.
آدم خوبه، ممکنه بد بشه!
آدم بده، ممکنه خوب بشه!
ملاک حال فعلی افراد است: (امام خمینی- وصیت نامه)
شما اینقدر محبت نشون میدید زحمت نیست؟!
دل من زیادی ناصافه. خوب های قبلی که بد فعلی هستند رو هم خوب می بینه. ملاک رو گذشته افراد قرار میده! اعتماد و اعتقادی که به سرعت توی دل ناصافم شکل می گیره.
سلام
کلی ممنون و شرمندگی بابت اون همه لطف و محبت
------------
خیلی عبارت عمیقیه
نکته خوبی گفتین
من اینجوری استنباط می کنم
حق را بشناسیم تا اهلشو بشناسیم، بعد وقتی اهلش رو شناختیم، می تونیم خیلی جاها ازشون کمک بگیریم. حتی تو خود شناخت بهتر حق. کسانی که فقط واسطه اند، و حقیقت یک مفهوم و یک چیز بیشتر نیست.
.
.
امیدوارم تلقی درستی داشته باشم
همونطوری که قبلا جایی عرض شد، شنیدن نام مولا علی و ارادت بهشون برای من اسم دو نفر رو تداعی میکنه: شما و کلبه خانوم عزیزم. انگار اعمال و گفتارتون خالص شده در جهت تایید اون حضرته. چه کنم؟دلم اینو میگه. بی ریا و بی چاپلوسی.
خوشحالم که خوبی و سر حال!
تا بعد...
ممنون. شما هم سرحال و شاد باشید انشالله.
کجایید شما؟
دعاگوتون بودم و هستم. متاسفم که باعث نگرانی تون شدم. شرمنده. شرمنده ی محبتتون. خیلی لطف کردید.
سلام
شناخت حق از خود شناسی شروع میشه ....
ای وای برمن. خودم محوم. محو و ناچیز.... خودی که خدا میخواست قطعا خیلی بهتر از اینا بوده. خیلی...
فرشته جان نمیدونی چقدر غصه خوردم چند روزه نمیتونم وبلاگت رو باز کنم.گفتم وای خدایا نکنه بیخبر خونش رو عوض کرده!!!نکنه یه دوست خوب رو از دست دادم.
دوست ندارم این دنیا دیگه واقعاْ خیلی مجازی اگر وبلاگت باز نمیشد من چیکار میکردم :-(
قول بده خیلی مجازی نباشی به دعاوحضور بنده های خوب خدا مثل تو خیلی نیاز دارم.شاید یه روزی داستان زندگیم برات شنیدنی باشه!
قربان محبتت. مطمئن باش اگه روزی بخوام از اینجا برم حتما خبر میدم. آدرس ایمیلت رو توی وبلاگت دیدم.
اینم آدرس منه.
fereshte.j@gmail.com
امری باشه در خدمتم.
بر خلاف تو و خیلی ها، من اصلا اصلا دوستی هایی که اینجا شکل گرفتند و می گیرند رو مجازی نمیدونم. دوستان من انسانهای شریفی هستند که اون طرف، مقابل کامپیوترهاشون نشستند و از هر حقیقتی عزیزتر و قابل اعتمادترند.
؟
ممنونم. یک دنیا . برای احساس خوب دوستی ای که وجود داره.
آدرس ایمیلم رو برای بهناز جان و شما و بقیه ی دوستانی که بهم لطف دارند توی جواب کامنت قبلی گذاشتم. اگه مایل بودید شما هم آدرستون رو به من برسونید. اگه نه هم که اشکالی نداره. درک میکنم.
۱- آخیــــــــــــــــش خیالم راحت شد اومدید.
۲- وبلاگم شماره جدید کامنتهام رو نشون نمیده ولی همون حس همیشگی بهم یاد آور شد که چند پست قبلی رو سربزنم و خوشبختانه کامنتهای پر از لطف شما رو ببینم.
۳- کدوم خلوص؟ اوووووووووووووووووووه حالا خیلی راه دارم/
۴- ایمیل رو گفت تقدیم کنم خدمتتون. همین که همه جا باهامه. میذارم رو تاقچه اون یکی وبلاگتون که خیلی هم دوستش دارم.
۵- بقیه حرفهام یادم رفت. آهان عیدتون مبارک. خسته هم نباشین . سال خوب و خوشی داشته باشید با مدد ارباب.
۶- اسامی وبلاگهام؟ در نظردهی شون قفله آخه. اکثراً.
۷- خادمهی حضرت زهرا هستید انشاالله. نگید نه که باورم نمیشه. برای دل خوش کردن شما هم نگفتم.
:) :) :)
همه لحظاتتون مبارک باشه. همین اندازه که من و بقیه ی دو ستانتون رو شاد می کنید شاد باشید انشالله. از این بیشتر نمیشه آخه! :)