رفتم به قسمت تعمیرات و خدمات بعد از فروش نوکیا که گوشی مو یه سرویس بکنه. مشکلش چندان جدی نیست. فقط یه مشکل اتصالی کوچیک داره که صدا رو قطع و وصل میکنه.
خانمه، در حالیکه به راحتی حضور من ارباب رجوع رو بی اهمیت جلوه میداد، به مانیتور کامپیوتر روبروش خیره شده بود و با ماوس کلیک هایی احتمالا" بسیار ضروری رو اعمال می فرمود. 
 
خانمه - گوشی تون گارانتی ِ همینجاست؟ 
 
من - خیر. 
 
خانمه - پس گوشی تون دو هفته اینجا می مونه و ما از شما یه دستخط میگیریم که اگه توی این مدت گوشی تون سوخت، روشن نشد، یا هر مشکل دیگه ای براش پیش اومد، شکایتی نخواهید داشت. 
من (فشار خونم در حال افزایش ) - بله؟؟  
 
خانمه - گوشی تون دو هفته اینجا می مونه و ما از شما یه دستخط میگیریم که اگه توی این مدت گوشی تون سوخت، روشن نشد، یا هر مشکل دیگه ای براش پیش اومد، شکایتی نخواهید داشت.
(یک آن حس کردم نوار ضبط شده است!)
 
من (نگاهی به دور و برم و در و دیوار انداختم) - مگه اینجا تعمیرگاه نیست؟
 
خانمه - چرا ... ولی گوشی تون دو هفته اینجا می مونه و ما از شما یه دستخط میگیریم که اگه توی این مدت گوشی تون سوخت، روشن نشد، یا هر مشکل دیگه ای براش پیش اومد، شکایتی نخواهید داشت. ( با اون " چرا " ی اولش، مطمئن شدنم یه کمی نوار ضبط شده است!)

من - خب ... من هم در مقابل یه دستخط ازتون میگیرم که گوشی منو سالم تحویل گرفتید. نسوخته بوده و روشن میشده و تنها مشکلش، همین اتصالی جزیی اش بوده.

خانمه (همونطور خیره به مانیتور) - خیر ... ما هیچ دستخطی نمیدیم. ولی  از شما یه دستخط میگیریم که اگه توی این مدت گوشی تون سوخت، روشن نشد، یا هر مشکل دیگه ای براش پیش اومد، شکایتی نخواهید داشت. شرط اینجا واسه قبول سرویس گوشی اینه.

من - شما خودتون حاضرید گوشی تون رو با این شرایط دست کسی بسپرید؟

خانمه (بالاخره بهم نگاه کرد) - نه!

من - خداحافظ.

پ. ن- ۱: اگه قرار بود عنوانی واسه اینجا بذارم میذاشتم :خرابگاه  خاور میانه!!!!

پ. ن - ۲ : طبق یه قانون ثابت شده بازرگانی، یه مشتری ناراضی قطعا درباره ی نامناسب بودن خدمات یا کیفیت نامرغوب کالا، به هر چند نفر که بتونه گزارش میده. طبق همون قانون، از هر چند مشتری راضی، به ندرت یکی شون درباره ی خدمات مطلوب و کیفیت مرغوب کالا برای دیگران صحبت میکنه.

نظرات 7 + ارسال نظر
کلبه دنج جمعه 15 دی 1385 ساعت 07:59 ب.ظ http://cozy-cottage.blogfa.com

D:
حالا چی می شد مثلا یه دستخط می دادین ؟!!
یه امضای الکی هم زیرش می کردید. بعدا اگه گوشیتون سوخت میزدید زیرش که اینو من ننوشتم!
یه مشت هم می زدید وسط پیشونیش ! :-o
.
.
ببنیم گوشیتونو. یه لحظه بدینش.
اوه اوه. خیلی وضعش خرابه. چیزه. میگما. این بمونه اینجا شما برید دوهفته دیگه بیاین شاید یه کاری بتونم بکنم !!!

نوجوان شنبه 16 دی 1385 ساعت 07:57 ب.ظ

خانوم گوشی‌ی خرابت چند؟
مدلش چیه؟

ترنم اندیشه یکشنبه 17 دی 1385 ساعت 03:48 ب.ظ

عید غدیر مبارک

کلبه دنج یکشنبه 17 دی 1385 ساعت 08:17 ب.ظ http://cozy-cottage.blogfa.com

عیدتون مبارک
اینجا چرا شیرینی نیست؟ مگه نمی دونین من شکمو ام؟؟!!

بهناز دوشنبه 18 دی 1385 ساعت 04:41 ب.ظ http://peyghamiazaab.blogfa.com/

سلام
فرشته عزیزم
باز هم با یک نگاه جدید به اتفاقات دور و ور مون.
از کارت عید بسیار زیبایت ممنونم.
نمیدونم چرا اینقدر به عید غدیر حس خاصی دارم.
شاید اسم مولا علی است شاید.
کاشکی منم از حضرت علی صبر و استقامت و دینداری را یاد میگرفتم.

بهناز سه‌شنبه 19 دی 1385 ساعت 07:24 ق.ظ http://peyghamiazaab.blogfa.com/

سلام فرشته عزیز
منو ببخشید که بی اجازه شما رو لینک کردم.چشم.
راستشو بخواین من لینک شما رو گذاشتم که خودم هر وقت خواستم بیام پیشتون راحت بیام.
در پناه خدا باشید و بازهم منو ببخشید.
التماس دعا

پ.ن سه‌شنبه 19 دی 1385 ساعت 04:46 ب.ظ http://p-n.blogfa.com

اینچنین مواردی توکل کن به خدا ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد