پیوند

دلم خوشه به همین جزییات ساده ای که منو به گذشته ام وصل میکنه.

به همین لیموی تازه ای که توی چای بعد ازظهرم می چکونم و با مزه مزه کردنش، یاد بعد از ظهرهایی میفتم که برای پدر و مادرم چای میریختم و اونها آب لیموی  قاچ زده رو  توی استکانهاشون می چکوندند ... اون موقعها تعجب میکردم که چطور میشه چای رو تلخ و نسبتا"داغ خورد؟! چطور میشه با یه حبه قند تلخی چای رو از بین برد و از داغی اش اذیت نشد؟!

این عطر و طعم، عطر و طعم بچگی های منه. لیمو ترش و چای قندپهلو.

نظرات 2 + ارسال نظر
آریا دوشنبه 6 شهریور 1385 ساعت 03:46 ب.ظ http://shabeniloofari.blogsky.com

؟؟؟
موفق باشی

نوجوان سه‌شنبه 7 شهریور 1385 ساعت 11:38 ق.ظ

دلم اب افتاد

چای نبات و لیمو رو برای امروز عصر ردیف میکنم. شاید هم فردا عصر.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد